جزوه مبحث توزیع

در اين جزوه مي خوانيد:

الف ـ مبانی نظری توزیع(توزیع مکتبی)

دستگاه توزیع

نقش کار در توزیع

نقش نیاز در توزیع

سه نظریه:

    1- نظریه توزیع ثروت قبل از تولید

    2- نظریه توزیع کارکردی درآمد

    3- نظریه توزیع مجدد

ب ـ مبانی عملی توزیع (توزیع وظیفه ای)

عوامل تولید و پاداش هر یک از درآمد

    1ـ نیروی کار

    2- مواد خام و اوليه 

    3- دارايی های فيزيكی (زمين، مستغلات و ابزار توليد)

    4- دارايی های مالی ( Financial assets ) يا سرمايه 

مشروعيت‏سود به طور مقايسه‏اى 

     الف - سود و جايگاه آن در نظام سرمايه‏دارى 

     ب - مشروعيت‏سود در نظام اسلامى 

قيمت گذاری عوامل توليد- خلاصه‌ای از نظريه‌ها 

تعيين قيمت محصولات صنعتى 

مواسات: مطلوب نهایی اسلام در توزیع

دانلود از اینجا            

حجم فایل: 1411 کیلو بایت    


تذکر ضروری: در تهیه این جزوه دقت خوبی صورت گرفته است. به دوستان توصیه می کنم، این موضوع را حتما مطالعه کنند.

امام از ما چه خواست؟

گردآوری توسط مصطفی محمدآبادیتوصيه ها

بر آن شدم تا بخشهایی از وصیت نامه حضرت امام که حاوی توصیه هایی به جوانان می باشد خدمت شما ارايه نمایم. باشد که ما عامل به این توصیه ها باشیم...

برادران! شما اين اوراق را قبل از مرگ من نمي خوانيد. ممكن است پس ازمن بخوانيد در آن وقت من نزد شما نيستم كه بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان براي كسب مقام و قدرتي با قلبهاي جوان شما بازي كنم . من براي آنكه شما جوانان شايسته اي هستيد علاقه دارم كه جواني خود را در راه خداوند و اسلام عزيز و جمهوري اسلامي صرف كنيد تا سعادت هر دو جهان را دريابيد. واز خداوند غفور مي خواهم كه شما را به راه مستقيم انسانيت هدايت كند و ازگذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نيز در خلوتها از خداوندهمين را بخواهيد، كه او هادي و رحمان است .

من وصيت دلسوزانه و خادمانه مي كنم به ملت عزيز كه اكنون كه تاحدود بسيار چشمگيري از بسياري از اين دامها نجات يافته و نسل محروم حاضربه فعاليت و ابتكار برخاسته و ديديم كه بسياري از كارخانه ها و وسايل پيشرفته مثل هواپيماها و ديگر چيزها كه گمان نمي رفت متخصصين ايران قادر به راه انداختن كارخانه ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوي غرب يا شرق درازكرده بوديم كه متخصصين آنان اينها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادي و جنگ تحميلي ، خود جوانان عزيز ما قطعات محل احتياج را ساخته و با قيمتهاي ارزانتر عرضه كرده و رفع احتياج نمودند و ثابت كردند كه اگر بخواهيم مي توانيم .

اكنون كه به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت - از روحاني ودانشگاهي تا بازاري و كارگر و كشاورز و ساير قشرها - بند اسارت را پاره و سدقدرت ابرقدرتها را شكستند و كشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصيه اينجانب آن است كه نسل حاضر و آينده غفلت نكنند ودانشگاهيان و جوانان برومند عزيز هر چه بيشتر با روحانيان و طلاب علوم اسلامي پيوند دوستي و تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه هاي دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنكه فرد يا افرادي را ديدند كه باگفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بين آنان افكند او را ارشاد و نصيحت نمايند؛ و اگر تاثير نكرد از او روگردان شوند و او را به انزوا كشانند و نگذارندتوطئه ريشه دواند كه سرچشمه را به آساني مي توان گرفت . و مخصوصا اگر دراساتيد كسي پيدا شد كه مي خواهد انحراف ايجاد كند، او را ارشاد و اگر نشد، ازخود و كلاس خود طرد كنند. و اين توصيه بيشتر متوجه روحانيون و محصلين علوم ديني است . و توطئه ها در دانشگاهها از عمق ويژه اي برخوردار است و هرقشر محترم كه مغز متفكر جامعه هستند بايد مواظب توطئه ها باشند.

و از جوانان ، دختران و پسران ، مي خواهم كه استقلال و آزادي و ارزشهاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج ، فداي تجملات و عشرتها و بي بند وباريها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بي وطن به شما عرضه مي شود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهي شما و اغفالتان ازسرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگي كشيدنتان و مصرفي نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نمي كنند؛ ومي خواهند با اين وسايل و امثال آن شما را عقب مانده ، و به اصطلاح آنان "نيمه وحشي " نگه دارند.

و اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاي خودي منحرف كنند و به سوي شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه مي خواهند انجام دهند. اينان كشور را به غارتزدگي و غربزدگي بكشانند و قشرروحاني با انزوا و منفوريت و شكست قادر بر جلوگيري نباشد. و اين بهترين راه است براي عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهاي تحت سلطه ، زيرا براي ابرقدرتها بي زحمت و بي خرج و در جوامع ملي بي سر و صدا، هر چه هست به جيب آنان مي ريزد.

پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازي است ، برهمه ما لازم است با متصديان كمك كنيم و براي هميشه نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود؛ و هر جا انحرافي به چشم خورد با اقدام سريع به رفع آن كوشيم . و اين امر حياتي بايد در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گيرد كه نجات دانشگاه از انحراف ، نجات كشور وملت است .

اكنون بحمدالله تعالي دانشگاه از چنگال جنايتكاران خارج شده . و بر ملت ودولت جمهوري اسلامي است در همه اعصار، كه نگذارند عناصر فاسد داراي مكتبهاي انحرافي يا گرايش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و ساير مراكز تعليم و تربيت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگيري نمايند تا مشكلي پيش نيايد و اختيار از دست نرود.

و وصيت اينجانب به جوانان عزيز دانشسراها و دبيرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قيام نمايند تا استقلال و آزادي خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.

و بايد بدانيم كه طرفي از اين جلوه در كشتزارهاي سوزان و در كارخانه هاي توانفرسا و در كارگاهها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع ، و در ملت به طوراكثريت در بازارها و خيابانها و روستاها و همه كساني كه متصدي اين امور براي اسلام و جمهوري اسلامي و پيشرفت و خودكفايي كشور به خدمتي اشتغال دارند جلوه گر است .

و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است كشور عزيز از آسيب دهر ان شاءالله تعالي مصون است . و بحمدالله تعالي حوزه هاي علميه و دانشگاهها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين نفخه الهي غيبي برخوردارند؛ و اين مراكز دربست در اختيار آنان است ، و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان ازآنها كوتاه .

و اينجانب در اينجا يك وصيت به اشخاصي كه به انگيزه مختلف باجمهوري اسلامي مخالفت مي كنند و به جوانان ، چه دختران و چه پسراني كه مورد بهره برداري منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده اند مي نمايم ، كه بيطرفانه و با فكر آزاد به قضاوت بنشينيد و تبليغات آنان كه مي خواهند جمهوري اسلامي ساقط شود و كيفيت عمل آنان و رفتارشان باتوده هاي محروم و گروهها و دولتهايي كه از آنان پشتيباني كرده و مي كنند وگروهها و اشخاصي كه در داخل به آنان پيوسته و از آنان پشتيباني مي كنند واخلاق و رفتارشان در بين خود و هوادارانشان و تغيير موضعهايشان درپيشامدهاي مختلف را، با دقت و بدون هواي نفس بررسي كنيد، و مطالعه كنيدحالات آنان كه در اين جمهوري اسلامي به دست منافقان و منحرفان شهيدشدند، و ارزيابي كنيد بين آنان و دشمنانشان ؛ نوارهاي اين شهيدان تا حدي دردست و نوارهاي مخالفان شايد در دست شماها باشد، ببينيد كدام دسته طرفدارمحرومان و مظلومان جامعه هستند.

و وصيت من به همه آن است كه با ياد خداي متعال به سوي خودشناسي وخودكفايي و استقلال ، با همه ابعادش به پيش ، و بي ترديد دست خدا با شمااست ، اگر شما در خدمت او باشيد و براي ترقي و تعالي كشور اسلامي به روح تعاون ادامه دهيد.

و اينجانب با آنچه در ملت عزيز از بيداري و هوشياري و تعهد و فداكاري وروح مقاومت و صلابت در راه حق مي بينم و اميد آن دارم كه به فضل خداوندمتعال اين معاني انساني به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.

با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوي جايگاه ابدي سفر مي كنم . و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم . و از خداي رحمان و رحيم مي خواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد.

سد آهنين ملت خللي حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر درخدمتند، والله نگهدار اين ملت و مظلومان جهان است .

والسلام عليكم و علي عبادالله الصالحين و رحمه الله و بركاته

26 بهمن 1361 / 1 جمادي الاولي 1403

روح الله الموسوي الخميني


دانلود متن کامل وصیت نامه الهي - سياسي حضرت امام    

حجم فايل: 309 كيلو بايت                       

جملات کوتاه در باب شناخت مارکسیسم

منیژه اسکوئی

منبع: http://manijehaskvyy.blogsky.com

ملی گرائی می گوید: حرفت را خودت بزن و نانت را خودت بخور، برای اینکه از نظر عقل و شعور به آن حدی رسیده ای که از منافع خود می توانی دفاع بکنی.

مارکسیسم می گوید: نانت را بده به من تا قسمتی از آن را با جیره بندی، جلویت پرت کنم. حرف بزنيد، آن حرفی که ما می گوئیم بزنید.

احزاب و سازمانهای مارکسیستی با شعار اینترناسیونالیستی یا ضد ملی گرائی در همه چیز نظیر ضدیت با کارگران ایرانی، ضدیت با اقشار زحمت کش ایرانی، ضدیت با فرهنگ ایرانی؛ ملاک دوستی با دشمنان ایران و ایرانی را نشان می دهند. هرکس که با ایدئولوژی آنها هم عقیده و همگام باشد، دوست و هرکس که هم عقیده نباشد، دشمن و باید بمیرد. طرفداران مارکسیسم، بر اساس تضادهای دیالکتیکی رفتار می کنند. اضداد را نمی توان بطور مسالمت آمیز در کنار هم جمع کرد مگر با برخورد قهرآمیز و نابودی یکی ازآن دو همراه باشد. ( ماتریالیسم دیالکتیک اثر موریس کنقورث؛ ترجمه سازمان فدائیان (اقلیت))

در کشور ایران، ناآگاهی از تفکر مارکسیسم برای خود یک نعمت بزرگ محسوب می گردد. ملی گرایانی که در جهت دستیابی به حداقل یک زندگی انسانی تلاش می کنند و در ضمن کارل مارکس خداوند مارکسیسم که در مورد همه کشورهای اروپائی، آسیائی، افریقائی، آمریکائی، و استرالیا، و قطب جنوب و شمال و... آگاهی داشته و دستوراتش بدون کوچکترین تغییر در تمامی دوران ها لازم اجرا می باشد و تفکرات او متعلق است به نیمه دوم قرن نوزدهم آلمان و انگلستان می باشد را نمی شناسند و متوجه استدلال قوی همراه با نام اسلام با توهین و برخوردهای زننده پیروان این تفکر با آنها نمی گردند. متاسفانه آن بر خوردها را به حساب کوته نظری افراد جامعه ایران می گذارند و با توجیه آن در آسایش روحی، روآنی زندگی می کنند ولی ملی گرایانی که تفکر این گروه ها مارکسیستی را خوب می شناسند و از نزدیک با طرفداران آنها برخورد دارند از طرف آنها مورد سرکوب قهرآمیز قرار می گیرند. در وضعیت روحی بد بسر می برند.

شعار معروف مارکسیستها: دشمن، دشمن من، دوست من است. احزاب و سازمانهای مارکسیستی، برای رسیدن به هدفشان از هر کثافتی خودداری نمی ورزند. این گونه احزاب و سازمانهای مارکسیستی که در صدد سرکوب ملی گرایان یا بنا به گفته خودشان سرمایه داری، از خیانت وهمکاری با دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی و بیگانه پرستی خودداری نمی کنند و در شعارشان اعلام می کنند هر کس با ایران و ایرانی دوست باشد، دشمن ماست و هر کس دشمن ایران و ایرانی باشد، دوست ماست.

کارگران و اقشار پائین دست دوران مصدق با شعار معروف مارکسیستی که هدف وسیله را توجیه می کند، آشنا بوده و در باره آن می گفتند: آنها برای رسیدن به قدرت نیازمند خر باربر و گوسفند مطیع و فرمانبردار هستند. شهروندان جامعه باید از انضباط تشکیلاتی پیروی نمایند. هدف رسیدن به قدرت است. خر و گوسفند که شعور ندارد. دموکراسی کالای بنجل سرمایه داری است. سرمایه داری با استفاده از دموکراسی، باعث همکاری و مشارکت افراد جامعه در راه پیشرفت و توسعه و ایجاد اشتغال، فقر زدائی گام بر می دارند که این خود مانع جنگ های طبقاتی در جامعه می گردد. فقط دستورات رهبران احزاب و سازمانهای مارکسیستی لازم اجرا را به مرحله اجرا در آورند. زمانیکه این احزاب و سازمانهای مارکسیستی به قدرت رسیدند، برای شهروندان جامعه ایران تصمیم گرفته خواهد شد که چه فکر کنند، چه بپوشند و چگونه زندگی کنند و کاری ندارند که خواسته و نیازهای آنها را بدانند. چونکه کاری برای آنها صورت گرفته نخواهد شد. در واقع این شهروندان ایرانی هستند که باید از خواسته های رهبران احزاب و سازمانهای مارکسیستی باید آگاهی کامل را داشته باشند و در جهت رسیدن به خواسته های آنها فعالیت نمایند. روشنفکران، کارمندان، کارگران، کشاورزان و اقشار پائین دست جامعه کنونی ایران از تامین نیازهای حداقل یک زندگی انسانی محروم هستند. گرانی، فقر، فحشاء، انواع بذهکاری در جامعه ایران رواج دارد. شهروندان جامعه ایران خوب می دانند که این رفقای مارکسیسم، آنها را برای معامله در جهت کسب امتیاز از حکومت لازم دارند. احزاب و سازمانهای مارکسیستی با در اختیار گرفتن ان جی اوها در راستای از بین بردن اکولوژی ایران و کسب منابع مالی که از حکومت می گیرند برای خود یک زندگی مرفه بوجود می آورند.

شعار معروف گروه های مارکسیستی: همه باید از امکانات جامعه استفاده نمایند ولی بدلیل محدودیت، گروه های خاص و برگزیده می توانند از این امکانات باید بهره مند گردند. رواج امکانات رفاهی در جامعه، ضمینه ساز ایجاد اشتغال در جامعه و عاملی در دست سرمایه داری در جهت استثمار بیشتر طبقه کارگر می گردد. براین اساس باید بقیه شهروندان جامعه ایرانی باید در محرومیت کامل بسرببرند تا سرمایه دار نتواند افراد بی کار جامعه را به اشتغال خود درآورده و مورد استثمار قرار دهند. شادی و تفریح خوب است اما برای رهبران احزاب و سازمانهای مارکسیستی که کار فکری می کنند و بقیه افراد جامعه بخاطر کار بدنی در عزا و ماتم در طول سال باید بسرببرند.